English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4618 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
multidrop line U پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
helo U پیام عمومی شروع کار که دریک سیستم اشتراک زمان توسط ترمینالها بکار می رود
communications server U سرویس دهنده مخابراتی
communications channel U کانال مخابراتی
bra U سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bras U سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
tie line U کانال مخابراتی کرایه داده شده
photo offset U چاپ افستی که فیلم عکاسی رابرای چاپ بکار برد
erastianism U سیستم فکری که وجود هرنوع منشاء الهی و اسمانی رابرای سلطنت و کلیسا نفی میکند
paching central U سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
communications system U سیستم مخابراتی
basic U بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics U بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
ace high U سیستم مخابراتی قمرمصنوعی
selsyn U سیستم سینکرونیزه مخابراتی
link encryption U خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
bundles U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundling U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundle U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
excitation U انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
spurious signal U علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
high class communication set U دستگاه مخابراتی با کلاس بالادستگاه مخابراتی پر ارزش
cross compiling assembling U روشی که توسط ان یک فرد ازمینی کامپیوتر و کامپیوتربزرگ یا سرویس اشتراک زمانی استفاده میکند تابرنامه هایی را نوشته واصلاح کند و بعدا" درریزکامپیوتر بکار ببرد
public U سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
channelled U جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeling U جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channels U جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channel U جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeled U جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
monitor U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitored U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitors U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
hands on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
hands-on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
fishbone mine U سیستم کانال کشی یاحفاری که به صورت شاخههای موازی عرضی کنده میشود
communication link U رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
multiplex U سیستم تنظیم تقسیم که تمام کانال ها حاوی داده با استفاده از پروتکل یکسان و نرخ ارسال هستند
yoke U قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
To put ones shoulder to the wheel. U تن بکار دادن
communication security monitoring U کنترل تامین مخابراتی نظارت در امر تامین مخابراتی
channeled U 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channeling U 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channelled U 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channel U 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channels U 1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
queues U 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queued U 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queue U 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queueing U 1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
lan U شبکهای که ترمینالها و قط عات مختلف آن در فاصله کمی از هم قرار دارند.
bed levels U نقاط ارتفاعی کف کانال درامتداد محور کانال
POSIX U استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
transparently U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparent U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
communication security account U میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی
detail U بتفصیل گفتن بکار ویژهای گماردن ماموریت دادن
detailing U بتفصیل گفتن بکار ویژهای گماردن ماموریت دادن
to r.someone as a U کسی رابرای سمتی پیشنهادکردن
gluteus U یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
to i. anyone to a benefice U درامد کلیسایی رابرای کسی برقرارکردن
configuration U پیکربندی
constellation U پیکربندی
configurations U پیکربندی
configuration U پیکربندی
set-up U پیکربندی
spider configuration U پیکربندی عنکبوتی
inversion of configuration U وارونگی پیکربندی
planar configuration U پیکربندی مسطح
configuration file U فایل پیکربندی
configuration management U مدیریت پیکربندی
configure U ایجاد پیکربندی
retention of configuration U حفظ پیکربندی
configurational isomers U همپارهای پیکربندی
refinancing U تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinances U تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinance U تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinanced U تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
broadband ISDN U سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
software contigration U پیکربندی نرم افزار
hardware configuration U پیکربندی سخت افزار
VT terminal emulation U مجموعه استاندارد کدها سافت Digital Gquipment Corpcration برای کنترل نحوه نمایش متن و گرافیک روی ترمینالها
hyphen U برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
hyphens U برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
controlled net U شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
to heave a ship down U کشتی رابرای پاک کردن بیک سوکشیدن یایک برکردن
heuristic reason U دلیلی که بوسیله ان کسی چیزی رابرای خودثابت کندیاپیش خودبفهمد
letting U سرویس خطا سرویس بد
let U سرویس خطا سرویس بد
lets U سرویس خطا سرویس بد
finishing schools U اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
finishing school U اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
advowee U کسیکه حق دارد اشخاصی رابرای تصدی مقامات وقفی کلیسامعرفی کند
multidrop circuit U شبکهای که ارتباط بین چندین ترمینال و کامپیوتر مرکزی را فراهم میکند ولی نه مستقیما بین ترمینالها
armed peace U حالتی که دولتهابدون درگیری نظامی خود رابرای جنگ احتمالی اماده می کنند
talent scout U کسیکه اشخاص لایق وذیفن رابرای کار مخصوصی کشف واستخدام کند
scarpbook U عملکردی که متن و تصاویر رابرای استفاده مکرر درمستندات ذخیره میکندمجموعه مرقع
talent scouts U کسیکه اشخاص لایق وذیفن رابرای کار مخصوصی کشف واستخدام کند
lob serve U سرویس قوسدار بلند سرویس هوایی قوسدار
solitaire U منفرد
single U منفرد
singular U منفرد
unattached U منفرد
solitaires U منفرد
shed stick U چوب هاف [چوبی است نازک تر از کوجی که برای جدا کردن تارها در موقع عبور دادن پود بکار می رود.]
singular point U نقطه منفرد
isolating U منفرد کردن
single shot U گلوله منفرد
individualization U منفرد سازی
sole arbitrator U داور منفرد
singular matrix U ماتریس منفرد
isolate U منفرد کردن
single unit U یکان منفرد
isolated footings U شالودههای منفرد
odd electron U الکترون منفرد
isolates U منفرد کردن
faulted U خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
fault U خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults U خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
ebcdic U کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
runs U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
nonsingular matrix U ماتریس غیر منفرد
individual units U یکانهای منفرد یا مجزا
shake up <idiom> U تغییر دادن سیستم کاری
blessed folder U در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
sysgen U فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
peripheral U که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
isolated pawn U پیاده ایزوله یا منفرد شطرنج
simm U مجموعه حافظه افزودنی منفرد
single in line memory module U مجموعه حافظه افزودنی منفرد
capturing U قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
captures U قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
capture U قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
logging U عمل خاتمه دادن عملیات در یک سیستم
reconfiguration U تغییر دادن ساختار داده در سیستم
zoon U هر یک از حیوانات منفرد متعلق به حیوان مرکب
inquiry U ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
inquiries U ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
DFD U نمودار نشان دادن حرکت داده در سیستم
apostrophe U درجمع بستن اعداد یا حروف منفرد مثل s"S و s"7
individualising U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
apostrophes U درجمع بستن اعداد یا حروف منفرد مثل s"S و s"7
individualises U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualized U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualised U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualizing U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualizes U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualize U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
customised U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customizes U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customized U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customize U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customising U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customises U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customizing U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
integrated U نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
haplosis U تقلیل تعدادکروموزوم ها درنتیجه تقسیم بدو سلول منفرد
dot pitch U فاصله میلیمتری میان نقاط منفرد روی یک صفحه نمایش
graceful degradation U اجازه دادن به بخشهایی از سیستم برای کار کردن پس از خرابی یک بخش
aluminum wool U رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود
sequential U خاتمه دادن یک کار در سیستم دستهای پیش از اینکه بعدی شروع شود
CDs U دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
interactive U سیستم نمایش که قادر به عکس العمل نشان دادن به ورودی مختلف کاربر است
CD U دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
communication line U خط مخابراتی
discharge indicator disc U دیسک رنگی معمولا زرد یاقرمز برای نشان دادن تخلیه سیستم اطفاء حریق
kinematics U فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
signal flag U پرچم مخابراتی
communication security U تامین مخابراتی
communications satellite U ماهوارههای مخابراتی
communications protocol U پروتکل مخابراتی
communications processor U پردازنده مخابراتی
signal security U تامین مخابراتی
communications link U پیوند مخابراتی
telenet U شبکه مخابراتی
communication signal U سیگنال مخابراتی
communication satellite U ماهواره مخابراتی
copy U نگهبان مخابراتی
communication link U تسلسل مخابراتی
signal services U خدمات مخابراتی
signal services U قسمتهای مخابراتی
communication deception U فریب مخابراتی
signal communications U ارتباطات مخابراتی
communication cover U پوشش مخابراتی
copied U نگهبان مخابراتی
copies U نگهبان مخابراتی
communication network U شبکه مخابراتی
additive U پیوند کد مخابراتی
additives U پیوند کد مخابراتی
copying U نگهبان مخابراتی
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
communication security U برقراری تامین مخابراتی
communication relay ship U ناو تقویتی مخابراتی
volume U قدرت دستگاه مخابراتی
communications software U نرم افزار مخابراتی
way station U ایستگاه رله مخابراتی
volumes U قدرت دستگاه مخابراتی
communications control unit U واحد کنترل مخابراتی
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1To be capable of quoting
1some services are not in full force
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com